وزن در شعر و موسیقی
سنگینی و سبکی متعادلی که در کلمات و گویش های اشعار کلاسیک فارسی وجود دارد , همواره نقطه عطفی در تلاقی آن با وزن های موسیقایی بوده و چون وزن های موسیقایی نیز از سنگینی و سبکی های متعادلی ایجاد می گردند , این تلاقی ها با زیبایی های خاصی همراه بوده و باعث آرامش روح و روان انسان ها می شوند
وزن در اصل تعادلی است میان دو یا چند چیز و یا به عبارتی دیگر سنگینی چیزی نسبت به چیزهای دیگر ، مثلاً وزن اجرام زمینی تعادلی است که بین اجسام مختلف و جازبه زمین برای باقی ماندن آنها بر روی زمین ایجاد می شود ، یعنی سنگینی آنها بر روی زمین ، به همین صورت وزن در موسیقی و یا وزن در ادبیات شعری نیز می تواند تعریف شود .
به طور کلی وزن موسیقایی یعنی تعادل بین شدت و ضعف صداها (قدرت یا توان اصوات و یا همان آکسان ها ) و به عبارتی دیگر سنگینی و سبکی صداها . مرحوم روح ا... خالقی در کتاب " نظری به موسیقی جلد دو فصل موسیقی قدیم ایران" آورده " وزن را در اصطلاح موسیقی قدیم ایقاع می گفتند . فارابی وزن را چنین تعریف کرده : ایقاع عبارت است از تقسیم صداها به زمان هایی که از حیث مقدار محدود باشند . ( به نظر این جانب تعریف فارابی از وزن ، اشاره به واحدهای کوچک موسیقی ریتمیک است که امروزه بدانها میزان و در واحدهای کوچکتر ضرب گفته می شود ) صفی الدین تعریف جامع تری کرده و می گوید : ایقاع عبارت است از توالی یک عده نقرات که به وسیله زمانهایی که دارای مقداری محدودند از یکدیگر جدا شده و زمان ها وزن مخصوصی در دوره های مساوی ایقاعی دارند که آن تساوی را طبع سلیم درک می کند " (خالقی:۱۳۴۱:صفی علیشاه) (در این تعریف نقره به معنای ضرب ، دور به معنای گام یا فاصله ای که مجدداً می تواند تکرار شود و دورهای مساوی ایقاعی به معنای میزان آمده است)