موسیقی سنتی ایرانی، شامل دستگاهها، نغمهها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دلنشینتر، سادهتر و قابلفهم تر بودهاست امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشتهاند، از موسیقیدانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان میتوان به «باربد» و «نکیسا» و «رامتین» اشاره کرد.از مهمترین مُهرنگارههای خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در «دزفول برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱–۱۹۶۶ میلادی، یافت شدهاست. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دستهای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختنسازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازندهای «شیپور» و آن دیگر «آواز» میخواند. همچنین در این بزم کهن، آزادهای را میبینیم که بر فرشی نشسته و از او پذیرایی میشود. ما همانند این خنیاگران را در ایلام و در سده ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی «پوزوز این شوشیناک» در شوش میشناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانههایی در دست است که نشان میدهند، خنیاگران بسیاری در ایران میزیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشتهاست و این ساز از ساختههای ایرانیان است. ما، نگارهای را در دست داریم و میدانیم که در پادشاهی «شوکال ماه هو» و از سده ۱۷ پیش از میلاد در ایران، تار نواخته میشد. با یافتن یککنده کاری در ایلام بازهم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دَف را همراه چنگ مینواختند. در این کنده کاری همچنین دیده میشود که از میان ۱۱ تن خنیاگر؛ ۸ تن چنگ، ۲ تن نی و یک تن دهل مینوازند. ۱۵ زن خواننده، در میان رامشگران دیده میشوند که در حال کف زدن هستند. باید افزود که از این نمونهها در سراسر ایران بسیار دیده شدهاست. ما به یاری باستانشناسی از لرستان مانند ایلام آگاهی داریم که در این بخش از ایران هم از سده ۹ پیش از میلاد،تار نواخته میشدهاست. در بخشهای دیگری از ایران و از سال ۵۵۹ پیش از میلاد، سفالهایی در تپه سیلک کاشان و مرودشت پیدا شده که سیمایی از پایکوبی و دست افشانی بر آنها نگارگری شدهاست.برخی از ایرانیان موسیقی ایرانی را (که در آن استفاده از ریزپرده متداول است) در مقایسه با موسیقی غربی، غمانگیز توصیف میکنند.[۵] مصطفی کمال پورتراب معتقد است که از آنجا که موسیقیدانهای غربی معاصر به واسطهٔ معتدل کردن نیمپردهها گوششان چیزی جز دوازده نیمپردهٔ معمول در موسیقی کلاسیک را نشنیده، صدای ریزپردهها را وحشی یا غمانگیز مییابند؛ اما کمال پورتراب این تصور که ریزپردهها موسیقی را غمانگیز میکنند اشتباه میداند چرا که در موسیقی اروپایی (نظیر اپراها) هم موسیقی غمانگیز وجود دارد.[۶] با این حال موسیقیدانان نیز بر غمانگیز بودن بخشی عمده از موسیقی سنتی ایرانی تأیید میکنند و سه دلیل مهم برای آن ذکر میکنند: این که موسیقی ایرانی انعکاسی از تاریخ تراژیک ایران است، این که «غم» یکی از برترین احساسها دانسته میشود و برخی موسیقیدانهای غربی هم بسیاری از آثارشان غمانگیز است (مثلاً هیچیک از سمفونیهایی که یوهانس برامس نوشته در گام ماژور نیستند)، و این که موسیقی ایرانی مبتنی بر اشعار ایرانی است و بسیار از اشعار ایرانی هم غمانگیز هستند.[۷] الا زونیس[الف]، موسیقیپژوه آمریکایی نیز بر این عقیده است که غمانگیز بودن موسیقی ایران ریشهٔ فرهنگی دارد؛ او مذهب شیعه را که در ایران رایج است نیز مذهبی آمیخته با غم توصیف میکند که در آن سوگواری برای شهدا نقش مهمی دارد.
شیراز ، فلکه گاز، صد متر به سمت میدان اطلسی، طبقه فوقانی نان فانتزی آرتا، آموزشگاه موسیقی اردیبهشت شیراز
تلفن : 07132276595
موبایل : 09172499964
ایمیل: info@shiraz-music.com
اینستاگرام : ordibehesht_music_academy@
تلگرام : ordibehesht_music_academy@
آموزشگاه موسیقی اردیبهشت ،تخصصی ترین و جزء بهترین آموزشگاه موسیقی در شیراز افتخار دارد با همکاری اساتید و دانش آموختگان رشته موسیقی در مقاطع کارشناسی موسیقی و کارشناسی ارشد موسیقی و اساتید فعال در عرصه نوازندگی گروه های موسیقی پاپ ، موسیقی کلاسیک وموسیقی ایرانی، نگرشی آکادمیک ، مهارتی و متفاوت از روش سایر آموزشگاه ها را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده است.